بزرگراه
من اشتباه کردم که در این شب تاریک و خلوت راه بزرگراه را امدم، تا زودتر برسم دستم بر فرمان و از قلم ...
View Articleچای
بیا حرف بزنیم ببین استکان های چایمان همانطور مانده سرد.بی حرکت بیا حرف بزنیم تا یک چای دیگر بریزم تا یکبار دیگر روبه روی ...
View ArticleArticle 7
از میان تمام حرف های شیرین اش، انگار واژه ای ناتمام مرا مدام می آزرد مثل تماشا کردن اخرین صحنه جرم، بر اخرین پرده ...
View Articleچراغانی
دوست داشتن تو مثل بهشتی است که وعده داده اند دور است ارام است،و هر کس تفسیر متفاوتی ازان می ...
View Articleنامه
دستانش درد میکند هزاران نامه نوشته-همه بی پاسخ- با وسواس تمام تمبر زده، همه شان رسیده-پستچی شهادت داده-، در اخرین نامه اش پسرک قلب ...
View ArticleArticle 4
۴ مهم نیست که عید همه سفر می روند دل من تهران می ماند چایی می ریزم کمرنگ در لیوان کنار ورق های قدیمی ...
View ArticleArticle 3
٢ گل های صورتی ... پر بود از رگه های سرخ و شاخه های خیس خورده سبز بوی شادی وصف ناپذیری که ...
View Articleدارلینگ :)
این ساعت شب هنوز گریه و صدایت: "هرگز تنهایت نمی گزارم" "تمام زندگی من هستی" امیدوارم حال این روزهای مرا روزی داشته باشی
View Articleمهم
همیشه اینطوری نیس که یهویی حرفش رو بزنه.بعضی وقتا از بوی تند وایتکس و زمین های برق زده زمین،میشه فهمید ...
View Article
More Pages to Explore .....